نماز
نماز

نماز

ز

احادیثی در رابطه با قیام


1667 - آداب قیام پس از تشهد

عن على بن جعفر عن موسى بن جعفر - علیه السلام - قال :
ساءلته عن القیام من التشهد من الرکعتین الاولیین کیف یصنع ؟ یضع رکبتیه ویدیه على الارض ثم ینهض او کیف یصنع ؟ قال : ماشاء صنع و لاباءس 

از امام موسى کاظم (ع ) سؤ ال شد: در دو رکعت اولى پس از تشهد چه کند؟ آیا زانوها و دستان را بر زمین بگذارد و بعد قیام نماید، یا چیز دیگر؟ فرمود: به هر شکل که خواست عمل کند (چه دست به زمین بگذارد، و چه نگذارد، فرقى ندارد) (بحارالانوار، ج 85، ص 181).  

 1668 - مفهوم (( قدقامت الصلاة ))
قال على - علیه السلام - فى معنى (( قد قامت الصلاة )) فى الاقامة
اى حان وقت الزیارة و المناجاة ، وقضاء الحوائج و درک المنى ، و الوصل الى الله - عزوجل - و الى کرامته و غفرانه وعفوه و رضوانه 
(( قدقامت الصلوة )) بدین معنا است که هنگام دیدار راز و نیاز، برآورده شدن خواسته ها، رسیدن به آروزها ورسیدن به خداوند - عزوجل - کرامت ، آمرزش ، بخشش و خشنودى او فرا رسیده است . (بحارالانوار، ج 84، ص 132).
فصل بیست و نهم : ارکان نماز: تکبیرة الاحرامآیات :

 162 - بزرگ شمردن خداوند
و ربک فکبر 
و پروردگارت رابزرگ بشمار. (سوره مدثر، آیه 3).

 163 - تکبیر خداوند
وقل الحمدالله الذى لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فى الملک ولم یکن له ولى من الذل و کبره تکبیرا 
و بگو ستایش مخصوص خداوندى است که نه فرزندى براى خود انتخاب کرده و نه شریکى درحکومت داردو نه به خاطر ضعف و ذلت (حامى و) سرپرستى براى اوست و او رابسیار بزرگ بشمار. (سوره اسراء آیه 111).

 164 - نماز براى پروردگار
فصل لربک و انحر 
پس براى پروردگارت نماز بخوان وقربانى کن . (سوره کوثر، ایه 3).
احادیث :

 1669 - تاءثیر الله اکبر گفتن
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا قام العبد الى الصلاة و قال : الله اکبر خرج من ذنوبه کیوم و لدته امه 
هرگاه بنده مؤ منى به نماز بایستد و بگویدن ((الله اکبر)) ازهمه گناهانش پاک مى شود؛ همچون روزى که ازمادر متولد شده است . (مجموعة الاخبار، ص 220).

 1670 - معنى الله اکبر
لما قال رجل الله اکبر من کل شى ء قال الصادق - علیه السلام - وکان ثم شى ء فیکون اکبر منه ؟ قل الله اکبر من ان یوصف 
امام صادق (ع ) به مردى که گفت : (( خدا بزرگتر ازهر چیزى است )) فرمود: ایا در قبال خداچیزى هست که خدا بزرگتر از او باشد؟ چنین بگو: (( خدا بزرگتر است از این که به وصف درآید)). (تفسیر نورالثقلین ، ج 3، ص 239).

 1671 - بلندکردن دست به هنگام تکبیرة الاحرام
قال الباقر - علیه السلام -
اذا قمت فى الصلوة فکبرت فارفع یدیک و لاتجاوز بکفیک اذنیک اى حیال خدیک 
وقتیکه که به نماز ایستادى و خواستى تکبیرة الاحرام بگویى ، دو دوستت رابلند کن ونباید دستها از گوش ها، یعنى از کنار گونه هایت بالاتر مى رود. (اصول وافى ، ج 8، ص ‍ 43).

 1672 - چند تکبیر در نماز
قال الصادق - علیه السلام -
اذا افتتحت الصلوة فکبر ان شئت واحدة و ان شئت ثلاثا و ان شئت خمسا و ان شئت سبعا فکل ذلک مجز عنک غیر انک اذا کنت اماما لم تجهر الا بتکبیرة 
وقتى خواستى واردنماز شوى ، اگر خواستى یک تکبیر و اگر خواستى سه یاپنج یاهفت تکبیر بگو که به هر قسم عمل نمایى ، کافى است ، ولى اگر امام جماعت هستى جز یک تکبیر را بلند بگو. (اصول وافى ، ج 8، ص 641).

 1673 - شروع نماز با الله اکبر
قال الصادق - علیه السلام -
تحریم الصلوة التکبیر و تحلیلها التسلیم 
به وسیله تکبیرة الاحرام ، منافیات نماز حرام مى گردد، و به وسیله سلام ، حلال مى شود. (بحارالانوار، ج 85، ص 310).

 1674 - آداب تکبیرة الاحرام
قال الصادق - علیه السلام -
فاذا کبرت فاستصغر مابین السموات العلى و الثرى دون کبریائه 
هرگاه تکبیرة الاحرام گفتى ، همه چیز را از آنچه در آسمان و زمین است در مقابل خداى کبیر و متعال ، کوچک و ناچیز بشمار، مگر کبریایى وبزرگى خداوند متعال را. (مصباح الشریعه ، ص 91).

 1675 - پاداش تکبیرة الاحرام نزدخداوند
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره
فاذا رفع یدیه و قال : الله اکبر و اثنى على الله ، قال الله تعالى لملائکته : یاعبادى ! اما ترونه کیف کبرنى وعظمنى و نزهنى عن ان یکون لى شریک او شبیه او نظیر ورفع یده و تبرء عما یقوله اعدائى من الاشراک بى ؟ اشهدکم انى ساءکبرده و اعظمه فى دار جلالى و انزهه فى متنزهات دارکرامتى و ابرئه من اثامه و من ذنوبه و من عذاب جهنم و من نیرانها 
پس وقتى که نمازگزار دو دستش را (جهت گفتن ) ((الله اکبر)) بالا بردو ثناى خدا گوید خداى تعالى به ملائکه خود چنین مى فرماید: اى عبادت کنندگان من ! آیا نمى بینید بنده ام راکه چگونه مرابزرگ وعظیم شمرد و از شریک و تشبیه و نظیر پاک دانست ودستش را قائلند؟ شمارا مشاهده مى گیرم ، به درستى که به زودى او را در دار جلالم بزرگ و عظیم خواهم کرد و پاک مى گردانم او را در پاکیزگى دار کرامتم و او را از گناهان پاک مى سازم و از عذاب جهنم و آتش آن او را حفظ مى کنم . (بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1676 - اوصاف الله
قال الباقر - علیه السلام -
ان الله عزوجل کان ولاشى ء غیره نورا ولاظلام فیه و صادقا لاکذب فیه و عالما لاجهل فیه وحیا لاموت فیه و کذلک هو الیوم و کذلک لایزال ابدا 
خداوند - عزوجل - بودو چیزى جز او نبود نورى بى ظلمت و تیرگى ، صادقى بى کذب دانایى که جهل به همراه نداشت ، زنده اى بى زوال ، و او امروز نیز چنین است و پیوسته تاابد چنان باشد. (المیزان ، ج 8، ص 277).

 1677 - مقدمه نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ولکل شى ء انف و انف الصلاة التکبیر 
براى هر چیزى مقدمه اى است و مقدمه نماز تکبیر است . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 16).

 1678 - تاءثیر تکبیرة الاحرام
قال الباقر - علیه السلام -
اذا احرم العبد المسلم فى صلوته ، اقبل الله الیه بوجهه و وکل به ملکا یلتقط القرآن من فیه التقاطا فاذا اعرض اعرض الله عنه و وکله الى الملک هنگامى که بنده اى مسلمان تکبیرة الاحرام نماز را مى گوید، خداوند به طرف وى توجه مى کند، و موکل مى کند بر او ملکى را تا آنچه که قرائت مى نماید از او دریافت مى کند پس اگر اعراض کرد، خداوند از او روى مى گرداند و او و نمازش رابه فرشته وا مى گذارد. (مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 173).

 1679 - اسرار تکبیرة الاحرام
عن الصادق - علیه السلام -
اذا کبرت فاستصغر مابین العلا والثرى دون کبریائه ؛ فان الله اذا اطلع على قلب العبد و هو یکبر وفى قلبه عارض عن حقیقة تکبیره قال : یاکاذب ، اتخذ عنى ؟ و عزتى و جلالى لاحرمنک حلاوة ذکرى ولاحجبنک عن قربى و المسارة بمناجاتى فاعتبر انت قلبک حین صلوتک فان کنت تجد حلاوتها و فى نفسک سرورها وبهجتها و قلبک مسرورا بمناجاته ملتذ بمخاطباته ، فاعلم انه قد صدقک فى تکبیرک له ؛ و الا فقد عرفت من سلب لذة المناجاة و حرمان حلاوة العبادة انه دلیل على تکذیب الله لک و طردک عن بابه 
چون تکبیر (نماز) راگفتى ، آنچه را که ما بین آسمان و زمین است درمقابل کبریاى خدا کوچک و ناچیز شمار که اگر خداوند بر قلب بنده زمانى که تکبیر مى گوید، بنگرد و در دل او چیزى باشدکه از حقیقت معناى تکبیر بازش مى دارد، به او گوید: ((اى دروغگو آیا مرا مى فریبى ؟ به عزت وجلالم سوگند که از شیرینى یاد خود محرمت کنم و از قرب به خودو شادمانى مناجاتم محجوبت سازم )) پس به هنگام نمازگزاردنت دل خود را بیازما، اگر شیرینى نماز را و در (عمق ) جان سرور و بهجت (حاصل از) آن را مى یابى و دلت از راز و نیازبا او شادمان است و از گفتگو با او لذت مى برد، بدان که خداوند تو را در تکبیرى که بر زبان رانده اى تصدیق فرموده است وگرنه ، بدان که فقدان لذت مناجات و محرومیت از شیرینى عبادت دلیل بر این است که خداوند تو را (در تکبیرت ) دروغگو دانسته و از درگاه خود رانده است .(مصباح الشریعة ، باب 13، بحارالانوار، ج 81، ص 230).

 1680 - سرالله اکبر
عن امیرالمؤ منین - علیه السلام - انه قال :
و الوجه الاخر الله اکبر فیه نفى کیفیته کانه یقول (اى المؤ ذن ): الله اجل من ان یدرک الواصفون قدر صفته الذى هو موصوف به ، انما یصفه الواصفون صفته على قدرهم لاقدر عظمته و جلاله تعالى الله عن ان یدرک الواصفون صفته علوا کبیرا 

وجه دیگر ((الله اکبر)) این است که کیفیت و چگونگى را از او نفى مى کند؛ گویى که اذان گوینده مى گوید: ((خداوند والاتر از آن است که وصف کنندگان صفت او را (آنچنان که هست ) ادراک کنند)) وصف کنندگان به قدر ادراک خود اورا وصف مى کنند نه به قدر عظمت و جلال او خدا بسیار برتر از آن است که وصف گویان صفت او را دریابند.

 1681 - فلسفه گفتن هفت تکبیر
عن العلل باسناده عن هشام بن الحکم عن ابى الحسن موسى - علیهما السلام - قال :
قلت : لاى علة صار التکبیر فى الافتتاح سبع تکبیرات افضل ؟ فقال : یاهشام ان لله خلق السموات سبعا و الارضین سبعا و الحجب سبعا فلما اسرى بالنبى صلى الله علیه و اله فکان من ربه کقاب قوسین او ادنى رفع له حجاب من حجبه ، فکبر رسول الله -صلى الله علیه وآله - و جعل یقول الکلمات التى فى الافتتاح ؛ فلما رفع له الثانى کبر فلم یزل کذلک حتى بلغ سبع حجب فکبر سبع تکبیرات فلذلک العلة تکبر للافتتاح فى الصلوة سبع تکبیرات 
از کتاب علل الشرایع به سندى که آورده ، ازهشام بن حکم روایت کرد که از ابوالحسن موسى بن جعفر (ع ) پرسیدم : ((چرا در افتتاح نماز (گفتن ) هفت تکبیر داراى فضیلت بیشتر شده است ؟ فرمود: ((اى هشام ، خدا آسمانها را هفت زمینها راهفت و حجابها را هفتگانه آفرید؛ پس چون پیامبر (ص ) رابه معراج بردو قرب او به پروردگارش به اندازه فاصله دو کمان یا نزدیکتر شد یک حجاب از حجابهایش برداشته شد؛ پیامبر (ص ) تکبیر گفت و آغاز نمودبه گفتن کلمات افتتاحیه نماز، پس چون حجاب دوم برایش برداشته شود، تکبیر گفت ؛ و به همین منوال (گذشت ) تا به هفت حجاب رسید؛ پس آن جناب هفت تکبیر گفت بدین علت براى افتتاح نماز هفت تکبیر گفته مى شود. (علل الشرایع ، ص 322، باب ، 30، حدیث 4).
فصل سى ام : ارکان نماز: قرائتآیات :

 165 - نحوه قرائت نماز
ولاتجهر بصلاتک و لاتخافت بهاو ابتغ بین ذلک سبیلا 
و درنماز نه صدا را بسیار بلند و نه بسیار آهسته گردان ، بلکه حدمتوسط را اختیار کن . (سوره اسراء آیه ، 110)

 166 - قرائت قرآن
فاقرؤ ا ماتیسر من القران علم ان سیکون منکم مرضى و آخرون یضربون فى الارض یبتغون من فضل الله و اخرون یقاتلون فى سبیل الله فاقرؤ ا ماتیسر منه

 167 - تعویذ هنگام قرائت 
فاذا قراءت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم 
پس هنگامى که قرآن مى خوانى ، از شر شیطان مطرود به خداوند بزرگ پناه ببر. (سوره نحل ، آیه 98).

 168 - قرائت با دقت و تاءمل
و رتل القرآن ترتیلا 
و قرآن را با دقت و تاءمل بخوان . (سوره مزمل ، آیه 4).

 169 - سکوت هنگام قرائت 
و اذا قرءى القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلکم ترحمون 
هنگامى که قرآن خوانده مى شود گوش فرا دهید و خاموش باشید تا مشمول رحمت خدا شوید. (سوره اعراف ، آیه 204).
احادیث :

 1682 - گرامى ترین آیه قرآن
قال الباقر - علیه السلام -:
اکرم ایة فى کتاب الله بسم الله الرحمن الرحیم 
گرامى ترین آیه کتاب خدا ((بسم الله الرحمن الرحیم )) است . (بحارالانوار، ج 85، ص 20).

 1683 - فضیلت ((بسم الله الرحمن الرحیم ))
قال عن الامام الهادى - علیه السلام -
بسم الله الرحمن الرحیم اقرب الى اسم الله الاعظم من سواد العین الى بیاضها 
((بسم الله الرحمن الرحیم )) به اسم اعظم خداوند از فاصله سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است . (تحف العقول ، ص 487).

 1684 - ((بسم الله الرحمن الرحیم )) جزء حمد است 
قال على - علیه السلام -
ان بسم الله الرحمن الرحیم آیة من فاتحة الکتاب ، و هى سبع ایات تمامها ببسم الله الرحمن الرحیم 
((بسم الله الرحمن الرحیم آیه اى از سوره حمد است و آن هفت آیه است که این هفت آیه با ((بسم الله الرحمن الرحیم )) کامل مى گردند. (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 48).

 1685 - آغاز کتاب الهى
قال الصادق - علیه السلام -
ما انزل الله من السماء کتابا الا و فاتحته بسم الله الرحمن الرحیم و انما کان یعرف انقضاء السورة بنزول بسم الله الرحمن الرحیم ابتداء للاخرى 
خداوند کتابى را از آسمان فرو نفرستاد، مگر اینکه با ((بسم الله الرحمن الرحیم )) است که آغاز سوره اى دیگر است . (بحارالانوار، ج 85، ص 20).

 1686 - بلند خواندن ((بسم الله الرحمن الرحیم ))
عن حنان بن سدیر قال :
صلیت خلف ابى عبدالله - علیه السلام - المغرب فتعوذ باجهار اعوذبالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم ، و اعوذبالله ان یحضرون ثم جهر ب‍بسم الله الرحمن الرحیم 

ابن سدیر گوید: نماز مغرب را به امام صادق (ع ) اقتدا کردم حضرت با صداى بلند گفت : اعوذبالله من الشیطان الرجیم و اعوذبالله ان یحضرون (یعنى از شیطان رانده شده به خداى ناشنوا و دانا پناه مى برم و پناه مى برم به او که شیاطین بر من حاضر شوند) سپس ((بسم الله الرحمن الرحیم )) را بلند قرائت فرمود. (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 35).

 1687 - شروع حمد با ((بسم الله الرحمن الرحیم ))
عن ابیه - علیه السلام - عن جابر قال :
قال لى رسول الله -صلى الله علیه وآله - کیف تقراء اذا قمت فى الصلاة ؟ قال : قلت : الحمد لله رب العالمین ، قال : قل : بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمدلله رب العالمین 
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - خطاب به جابر فرمود: هنگامى که به نماز ایستادى ، قرائت را چگونه آغاز کنى ؟ جابر عرض کرد: مى گویم : ((الحمدلله رب العالمین )) فرمود: بگو ((بسم الله الرحمن الرحیم((بحارالانوار، ج 85، ص 48).

 1688 - چرا سوره توبه با بسم الله شروع نشد
قال الصادق - علیه السلام -
علة اسقاط بسم الله الرحمن الرحیم من سورة براءة ان البسملة امان و البراءة کانت الى المشرکین فاسقط منها الامان 
علت نیامدن ((بسم الله الرحمن الرحیم )) در سوره برائت این است که بسم الله ، امان است و سوره برائت ، در رد مشرکین است از این روى خداوند امان رااز آن برداشته است . (بحارالانوار، ج 85، ص 53).

 1689 - اسرار ((بسم الله الرحمن الرحیم ))
عن زید بن على قال :
دخلت على ابى جعفر - علیه السلام - فذکر بسم الله الرحمن الرحیم فقال : تدرى ما نزل فى بسم الله الرحمن الرحیم فقلت لا، فقال - علیه السلام - ان رسول الله کان احسن الناس صوتا بالقران و کان یصلى بفناء الکعبة یرفع صوته و کان عتبه و شیبة ابنا ربیعة و ابوجهل و جماعة منهم یستمعون قراءته قال : و کان یکثر ترداد: بسم الله الرحمن الرحیم فیرفع بهاصوته فیقولون ان محمدا لیردد اسم ربه تردادا فیاءمرون من یقوم فیستمع علیه و یقولون اذا جاز بسم الله الرحمن الرحیم فاعلمنا حتى نقوم فنستمع قراءته فانزل الله فى ذلک و اذا ذکرت ربک فى القرآن و حده (بسم الله الرحمن الرحیم ) ولوا على ادبارهم نفورا 
زیدبن على گوید: خدمت حضرت باقر (ع ) رفتم سخن از ((بسم الله الرحمن الرحیم )) چه چیزى نازل شده ؟ گفتم : نه فرمود: صداى پیامبر در خواندن قرآن ، از همه مردم بهتر بود و نماز را در پیش کعبه با صداى بلند مى خواند عتبه و شیبه فرزندان ربیعه و ابوجهل ، و گروهى دیگر از مشرکان ، به قرائت پیامبر گوش مى دادند و حضرت ((بسم الله الرحمن الرحیم )) را بسیار تکرار مى کرد و با صداى بلند مى خواند مشرکان مى گفتند: محمد (ص ) بسیار نام خداى خویش را تکرار مى کند و به کسانى که در آنجا بودند، توصیه مى کردند که وقتى از ((بسم الله الرحمن الرحیم )) گذشت ما را خبر ده تا به قرائت او گوش دهیم لذا خداوند این آیه را نازل فرمود که : ((وچون پروردگارت را به یگانگى یاد کنى با نفرت پشت مى کنند)) و مشرکان به خواندن پیامبر گوش فرا میدانند و هنگامى که ((بسم الله الرحمن الرحیم )) را مى خواند، با ناراحتى مى رفتند و چون آن را به پایان مى برد، مراجعت کرده و گوش فرا مى دادند. (بحارالانوار، ج 85، ص 3).

 1690 - عظمت آیه ((بسم الله الرحمن الرحیم ))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.