نماز
نماز

نماز

ز

احادیثی دررابطه با سجده

 1926 -

 سجده پیامبر (ص ) بعد از خواب 

قال الباقر - علیه السلام -
ما استیقظ رسول الله -صلى الله علیه وآله - من نوم قط الا خر لله - عزوجل - ساجدا 
هیچ گاه رسول خدا (ص ) از خواب برنخاست ، جز آن که در پیشگاه خداوند به سجده مى افتاد. (بحارالانوار، ج 16، ص 253).

 1927 - نهایت فروتنى و خضوع
قال الصادق - علیه السلام -
ولسجود على الارض افضل ، لانه ابلغ فى التواضع و الخضوغ لله - عزوجل - 
سجده کردن بر زمین برتر است زیرا این عمل در فروتنى و اظهار خضوع در پیشگاه حق تعالى بلیغ ‌تر مى باشد. (علل الشرایع ، ص 164).  

 1928 - راز سجده بر آدم
قال تعالى : یا آدم ! انما امرت الملائکة بتعظیمک بالسجود لک اذ کنت و عاء لهذه الانوار، و لو کنت ساءلتنى بهم قبل خطیئتک ان اعصمک منها و ان افطنک لدواعى ابلیس حتى تحرز منها لکنت قد جعلت ذلک 
خداوند متعال به حضرت آدم (ع ) فرمود: اى آدم ! البته به عنوان عظمت تو، فرشتگان را دستور دادم تا در برابرت سجده کنند، به خاطر آن که در ذات و سرشت تو، نور ولایت جاى دارد و چنانچه پیش از نافرمانى ، مرا (به نام ) آنان مى خواندى که تو را حفظ کرده و وسایلى که شیطان بدان گمراه مى کند و به تو بنمایانم تا از آن دورى جویى ، چنین مى کردم . (بحارالانوار، ج 11، ص 192).

 1929 - شهادت جایگاه سجده در قیامت 
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من رجل یجعل جبهته فى بقعة من بقاع الارض لا شهدت له بها یوم القیامة 
هرانسانى که پیشانى خود را براى سجده بر قطعه اى از زمین بگذارد، آن زمین در روز قیامت به نفع وى شهادت خواهد داد. (وسائل الشیعه ، ج 3،ص 474، مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 175).

 1930 - فریاد شیطان
قال الصادق - علیه السلام -
ان العبد اذا سجد فاطال السجود نادى ابلیس 
وقتى بنده به سجده افتاد و سجده اش را طول داد، شیطان فریاد زد. (اصول کافى ، ج 3، ص 264).

 1931 - سجده طولانى و فریاد شیطان
قال الصادق - علیه السلام -
ان العبد اذا اطال السجود حیث لایراه احد، قال الشیطان و اویلاه اطاعوا و عصیت و سجدوا و اءبیت 
به درستى انسان هنگامى که سجده را طولانى کرد، فریاد شیطان بلند مى شود که : واى بر من ،! آنها اطاعت خدا کردند و من عصیان کردم آنان سجده کردند و من نافرمانى کردم . (بحارالانوار، ج 85، ص 163).

 1932 - حق سجود
قال الصادق - علیه السلام -
ماخسر والله من اتى بحقیقة السجود و لو کان فى العمر مرة واحدة 
به خدا قسم کسى که حق سجود را به جاى آورد و سجده حقیقى کند به هیچ وجه عنوان زیان ، متوجه او نشود، گرچه در تمام مدت عمر چنین سجودى را یک بار به جاى آورد. (بحارالانوار، ج 85، ص 136).

 1933 - اثر سجده بر تربت حسین (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
السجود على تربة الحسین - علیه السلام - یخرق الحجب السبع 
سجده بر تربت امام حسین (ع ) هفت پرده و مانع را مى شکافد. (بحارالانوار، ج 101، ص 135).

 1934 - اسرار سجده کردن
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره
فاذا سجد قال الله تعالى لملائکته : یا ملائکتى ! اما ترون کیف تواضع بعد ارتقائه ؟ و قال لى : و ان کنت جلیلا مکینا فى دنیاک ، فانا ذلیل عند الحق اذا ظهرلى ؟ سوف ارفعه بالحق و ادفع به الباطل 
وقتى (بنده ) سجده کرد، خداوند خطاب به ملائکه مى فرماید: ملائکه من ! آیا نمى بینید چگونه بنده ام بعد از ارتقاء تواضع مى کند و براى من مى گوید: اگر تو صاحب جلالت و مکنت در دنیا هستى ، پس من خوار در نزد تو هستم ؟ (خداوند فرماید:) به زودى او را از طریق حق بالا مى برم و به وسیله او باطل را دفع مى کنم .(بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1935 - سجده مایه تقرب 
قال على - علیه السلام -
اقرب مایکون العبد من الله اذا سجد 
نزدیک ترین چیزى که بنده را به خدا نزدیک مى کند سجده است . (بحارالانوار، ج 82، ص 233).

 1936 - راز سر برداشتن از سجده اول
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رفع راءسه من السجدة الاولى قال تعالى : یا ملائکتى ! اما ترونه کیف قال : ((وانى و ان تواضعت لک فسوف اخلط الانتصاب فى طاعتک باذل بین یدیک 
سپس زمانى که سر از سجده اول برداشت ، خداوند خطاب به ملائکه اش مى فرماید: اى ملائکه من ! آیا نمى بیند اورا که چگونه مى گوید: و به درستى که من به زودى تواضع در مقابلت را با ذل و کوچکى خواهم گمارد. (بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1937 - سر سجده دوم
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره
فاذا سجد ثانیة : قال الله تعالى لملائکة : اما ترون عبدى هذا! کیف عاد الى التواضع لى ؟ لاعیدن الیه رحمتى 

و هنگامى که سجده دوم را به جا آورد، خداوند تعالى خطاب به ملائکه خود مى گوید: آیا این بنده مرا نمى بینید که چگونه براى من تجدید تواضع نمود؟ هر آینه رحمت خدا را براى او اعاده خواهم کرد. (بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1938 - راز سر برداشتن از سجده دوم
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رفع راءسه قائما قال الله تعالى : یا ملائکتى ! لارفعته بتواضعه کما ارتفع الى صلاته 
پس زمانى که (بنده ) سرش را (سجده دوم ) بلند کرد و ایستاد، خداوند تعالى مى فرماید: اى ملائکه من ! هر آینه او را به خاطر تواضعش در مقابل من رفعت خواهم کرد، چنان که نماز او به سوى من بالا خواهد آمد. (بحارالانور، ج 82، ص 221).

 1939 - فلسفه سجده بر خاک 
قال على - علیه السلام -
و لما فى ذلک من تغیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا 
هنگامى که انسان نماز مى خواند، ساییدن گونه ها به خاک نشانه تواضع و گذراندن اعضاء شریف بر زمین دلیل کوچک و حقارت است . (نهج البلاغه ، خطبه 192).

 1940 - نزدیک ترین حالت بنده به پروردگار
قال الصادق - علیه السلام -
اقرب ما یکون العبد الى الله - عزوجل - و هو ساجد، قال الله ، عزوجل -: ((واسجد و اقترب )) 
نزدیک ترین حالت بنده به خداوند بزرگ وقتى است که در سجده است خداوند فرمود: ((سجده کن و تقرب جوى )). (روضة المتقین ، ج 2، ص 38).

 1941 - روح سجده
قال الصادق - علیه السلام -
و السجود النفسانى فراغ القلب من الفانیات و الاقبال بکنه الهمة على الباقیات و خلع الکبر و الحمیة و قطع العلائق الدنیویة و التحلى بالخلائق النبویة 
سجده نفسانى (که روح سجده است ) روها بودن دل از امور فناپذیر و روى آوردن با تمام وجود به امور جاودان و کندن کبر و تعصب بیجا و قطع همه علایق دنیوى و آراسته شدن به اخلاق نبوى است . (غرر الحکم ، ج 2، ص 165، چاپ دانشگاه ).

 1942 - سجده قبل از طلوع آفتاب 
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
و اما صلاة الفجر فان الشمس اذا طلعت تطلع على قرن شیطان فامرنى ربى ان اصلى قبل طلوع الشمس ، صلاة الغداة و قبل ان یسجد لها الکافر لتسجد امتى الله - عزوجل - و سرعتها احب الى الله - عزوجل - و هى الصلاة التى تشهدها ملائکة اللیل و ملائکة النهار 
اما نمازصبح ، پس هنگامى که آفتاب طلوع کرد، مثل این که بر شاخهاى طلوع مى کند پروردگارم مرا امر فرموده که قبل از طلوع خورشید، و قبل از آن که کافر براى آفتاب سجده کند، نماز صبح بخوانم ؛ تا آن که امتتم براى خداوند سجده نمایند و زود به جاى آوردن آن در پیشگاه خداوند محبوب تر است این نمازى است که ملائکه شب و روز شاهد آن مى باشند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 9).

 1943 - اثر سجده فراوان
عن الصادق - علیه السلام -
جاء رجل الى رسول الله -صلى الله علیه وآله - فقال : یا رسول الله ! کثرت ذنوبى و ضعف عملى فقال رسول الله -صلى الله علیه وآله -: اکثر السجود فانه یخط الذنوب کما یحط الریح ورق الشجر 
از حضرت امام صادق (ع ) روایت شده است که مردى پیش پیامبر (ص ) آمدو گفت : یا رسول الله ! گناهان من بى شمار است ولى عمل نیک من اندک است پیامبر گراى اسلام (ص ) فرمود: سجده فراوان به جاى آور؛ زیرا سجده گناهان را دور سازد همچنان که باد برگ درخت را مى ریزاند. (بحارالانوار، ج 85، ص 162، امالى صدوق ، ج 76، حدیث 11).

 1944 - علت عدم جواز سجده بر غیر زمین
عن هشام بن الحکم قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام - اخبرنى عما یجوز السجود علیه و عما لایجوز؟ قال : السجود لایجوز الا على الارض اما انبتت الارض الا ما اکل و لبس فقلت له : جعلت فداک ما العلة فى ذلک ؟ قال : لان السجود هو الخضوع لله - عزوجل - فلاینبغى ان یکون على ما یؤ کل و یلبس لان ابناء الدنیا عبید ما یاءکلون و یلبسون والساجد فى سجوده فى عبادة الله - عزوجل - فلا ینبغى ان یضع جبهته فى سجوده على ابناء الدنیا الذین اغتروا بغرورها و السجود على الارض افضل لانه ابلغ فى التواضع و الخضوع لله - عزوجل -؛ 
هشام بن حکم مى گوید: به امام صادق (ع ) عرض کردم : بر چه چیز سجده جایز است و بر چه چیز جایز نیست ؟ حضرت فرمود: سجده تنها بر زمین و رستنى هایى که خوردنى و پوشیدنى نباشند، جایز است عرض کردم : فدایت گردم ! علت این امر چیست ؟ حضرت فرمود: چون سجود، فروتنى و خضوع براى خداوند - عزوجل - است و سزاوار نیست که بر خوردنى ها و پوشیدنى ها باشد، زیرا دنیا پرستان بنده خوارک و پوشاک خودهستند و کسى که سر به سجدته گذارده ، در حال عبادت خدا است . پس شایسته نیست بر آنچه که دنیاطلبان را فریفته ، سجده کند و سجده بر زمین برتر است ، زیرا این سجده ، منتها مرتبه فروتنى و خضوع براى خداوند است . (بحارالانوار، ج 85، ص 147).

 1945 - عظمت سجده
قال على - علیه السلام -
لویعلم لاالمصلى ما یغشاه من جلال الله ما سره ان یرفع راءسه من السجود 
اگر نمازگزار بداند چه اندازه مشمول جلال الهى است هرگز راضى نمى شود که سر از سجده بردارد. (بحارالانوار، ج 82، ص 207، میزان الحکمه ، ج 5، ص 379).

 1946 - آداب سجده
قال على - علیه السلام -
السجود الجسمانى هو وضع عتائق الوجوه على التراب و استقبال الارض بالراحتین و الکفین و اطراف القدمین مع خشوع القلب و اخلاص النیة 

سجده کردن بدنى ، گذاشتن جاهاى نیکوى صورتها بر خاک و روى آوردن به زمین با دو کف دست و کناره هاى دو پا، همراه خشوع دل و پاکى نیت است . (غرر الحکم ، ج 2، ص 165، چاپ دانشگاه ).

 1947 - اسرار ذکر سجده
قال الصادق - علیه السلام -
فقال : ارفع راءسک فرفعت راءسى ؛ فنظرت الى شى ء ذهب منه عقلى فاستقبلت الارض بوجهى ویدى فاءلهمت ان قلت : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) لعلو ما راءیت فقلتها سبعا فرجعت الى نفسى کلما قلت واحدة منها تجلى عنى الغشى ء؛ فقعدت فصار السجود فیه ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) و صارت القعدة بین السجدتین استراحة من الغشسى و علو ما راءیت فالهمنى ربى - عزوجل - و طالبتنى نفس ان ارفع راءسى ؛ فرفعت فنظرت الى ذلک العلو فغشسى على فخررت لوجهى و استقبلت الارض بوجهى ویدى و قلت ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) فقلتها سبعا ثم رفعت راءسى فقعدت قبل القیام لاثنى النظر فى العلو فمن اجل ذلک صارت سجدتین و رکعة و من اجل ذلک صار القعود قبل القیام قعدة خفیفة 
پس فرمود: ((سربردار)) سر برداشتم ، چیزى دیدم که از آن عقلم از سررفت ، و به صورت و دو دست بر زمین قرار گرفتم ؛ پس الهام شده به سبب علو آنچه دیدم گفتم : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) (منزه است پروردگار برتر من و سپاس او راست ) این را هفت بار گفتم ؛ پس به خود آمدم هربارکه مى گفتم حالت غشوه از من باز مى شد. آنگاه نشستم از این رو ذکر ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) در سجده قرار داده شد و نشستن بین دو سجده ، استراحتى شد از آن غشوه و عظمت و والایى آنچه دیدم پس پروردگار به من الهام فرمود و خود نیز خواستم که سربلند کنم ، سربرداشتم و به آن علو و عظمت نگریستم وبیهوش شدم و بر زمین افتادم و با صورت و دو دست رو به زمین کردم و گفتم : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) این را هفت مرتبه گفتم آن گاه سربرداشتم و پیش از ایستادن نشستم تا بار دیگر به آن علو و عظمت نظر کنم از این رو (در هر رکعت نماز) دو سجده و یک رکوع مقرر شد و نیز نشستن قبل از قیام ، نشستنى کوتاه مقرر گردید. (علل الشرایع ، ج 2، ص 312).

 1948 - ایمنى از بیمارى و درد و آفت 
فى الحدیث :
ان موسى خر ساجدا لله فاوحى الله تعالى الیه ارفع راءسک یاموسى و امر یدک فى موضع سجودک و امسح بها وجهک و ما نالته من بدنک فانه امان من کل سقم و داء و افة وعاهة 
موسى (ع ) در پیشگاه خدا به سجده افتاد و حق تعالى به او وحى فرمود: اى موسى ! سر بردار و دست خود را به سجده گاه بکش و به صورت و آنچه از بدنت که دسترست باشد به مال ، که آن موجب ایمنى از هر بیمارى و درد آفت است . (سفینة البحار، ج 1، ص 599).

 1949 - ذکر سجده
فى الحدیث :
لما نزل قوله سبحانه : ((سبح اسم ربک الاعلى )) قال رسول الله -صلى الله علیه وآله - اجعلوها فى سجودکم 
هنگامى که کلام الهى ((سبح اسم ربک الاعلى )) نازل گشت ، رسول الله (ص ) فرمود: آن را در سجودتان قرار دهید، یعنى ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )).(بحارالانوار، ج 58، ص 34).

 1950 - آثار سجده حقیقى
عن مصباح الشریعة ، قال الصادق - علیه السلام -
ماخسر و الله من اتى بحقیقة السجود و لو کان فى العمر مرة واحدة و ما افلح من خلا بربه فى مثل ذلک الحال تشیبها بمخادع نفسه غافلا لاهیا عما اعده الله للساجدین من انس ‍ العاجل و راحة الاجل ولابعد عن الله ابدا من احسن تقربه فى السجود ولاقرب الیه ابدا من اساء ادبه و ضیع حرمته بتعلق قلبه بسواه فى حال سجوده فاسجد سجود متواضع لله تعایل ذلیل ، علم انه خلق من تراب یطاءه الخق و انه اتخذک من نطفة یستقذرها کل احد؛ و کون و لم یکن و قد جعل الله معنى السجود سبب التقرب الیه بالقلب و السر و الروح فمن قرب منه بعد من غیره الاترى فى الظاهر انه لایستوى حال السجود الا بالتوارى عن جمیع الاشیاء والاحتجاب عن کل ما تراه العیون ؟ کذلک امر الباطن فمن کان قلبه متعلقا فى صلوته بشى ء دون الله تعالى فهو قریب من ذلک الشى ء بعید عن حقیقة ما اراد الله منه فى صلوته قال الله - عزوجل -((ما جعل الله لرجل من قلبین فى جوفه )) و قال رسول الله -صلى الله علیه وآله - قال الله تعالى : لااطلع على قلب عبد فاعلم فیه حب الاخلاص لطاعتى لوجهى و ابتغاء مرضاتى الا لولیت تقویمه و سیاسته و من اشتغل بغیرى فهو من المستهزئین بنفسه و مکتوب اسمه فى دیوان الخاسرین .
به خدا سوگند! آن کس که هرچند یک بار در تمام عمر، حقیقت سجده را به جاى آورد زیان نبرد و آن کس که همانند کسى که خود را مى فریبد، با حالت غفلت و بازیچه گرفتن آنچه خدا براى سجده کنندگان فراهم نموده است یعنى انس (با او) در حال (دنیا) و راحت و آسایش در آینده (آخرت ) با پروردگار خود خلوت کند، رستگار نشد و کسى که در سجده به خدا نیکو تقرب جست از خدا دور نشد و کسى که به خدا سوء ادب کرد و با دلبستگى به غیر او در جسده ، حرمت او را از بین برد، به مقام قرب او نرسد، پس سجده کن (همانند) سجده آن کسى که در برابر خداوند تعالى متواضع و خوار است و مى داند که از خاکلى آفریده شده که خلق بر آن پا مى نهند و خدا او را از نطفه اى که همه آن را کثیف و نجس مى دانند آفریده ؛ و مى داند که نبود و (به دست آفریدگار) به وجود آمد و همانا خداوند معناى (حقیقت ) سجده را سبب نزدیکى جستن به او با قلب و باطن و جان قرار داد؛ پس کسى که به او نزدیک شود، از غیر او دور گردد آیا نمى بینى که درظاهر سجده شکل نمى گیرد مگر آنکه همه چیز از نظرات پنهان گردد و هرچه دیدگان مى بینند از تو محجوب شود؟ همچنین است امر باطن ، پس هرکس در نماز، دلبستگى به چیزى جز خدا داشته باشد به همان چیز نزدیک و از حقیقت آنچه خداوند درنماز او از او خواسته ، دور است . خداوند فرموده است : ((خدا براى احدى دو قلب در باطنش قرار نداده است )) و رسول الله -صلى الله علیه وآله - فرمود: ((خداوند فرموده است : بر قلب بنده اى واقف نشوم که در آن حب طاعت مخلصانه براى من و جهت کسب رضاى من بدانم (بیابم ) مگر آنکه تنظیم و تدبیر امور او را متصدى شوم و هرکس به غیر من دل مشغول دارد از آنها است که خویشتن را به مسخره گرفته اند، و نامش در دفتر زیان کاران نوشته و ثبت است . (مصباح الشریعة ، باب 16، بحارالانوار، ج 82، ص 136).

 1951 - سجده طولانى و نجات از آتش 
قال على - علیه السلام -
طول القنوت و لسجود ینجى من عذاب النار 
قنوت و سجده طولانى در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات مى دهد. (تصنیف غررالحکم ، ص 175، حدیث 3335).

 1952 - امام سجاد (ع ) و حقیقت سجده
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
کان على بن الحسین - علیهما السلام - اذا قام الى الصلوة ، تغیر لونه فاذا سجدلم یرفع راءسه حتى یرفض عرقا 
امام سجاد (ع ) وقتى به نماز مى ایستاد رنگش دگرگون مى شد و چون به سجده مى رفت سربرنمى داشت تا آنکه عرق از وى مى ریخت . (فروع کافى ، ج 3، ص 300).

 1953 - فلسفه دو سجده
قال على - علیه السلام -
انه سئل ما معنى السجدة الاولى قال : تاءویلها اللهم انک منها خلقتنا یعنى من الارض ، و تاءویل رفع راءسک : و منها اخرجتنا و السجدة الثانیة : والیها تعیدنا و رفع راءسک و منها تخرجنا تارة اخرى 
از امام على (ع ) از فلسفه اول سؤ ال شد، فرمود: سجده اول به این معنا است که خدایا! اصل ما از خاک است و معناى سربرداشتن از سجده این است که خدایا! ما را ازخاک خارج کردى و معناى سجده دوم این است که خدایا! دوباره ما را به خاک برمى گردانى و سر برداشتن از سجده دوم ، به معناى این است که خدایا! یک بار دیگر در قیامت از خاک بیرونمان خواهى کرد.(المحجة البیضاء، ج 1، ص 391).

 1954 - زمین براى سجده گاه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
جعلت لى الارض مسجدا و طهورا 
همانا زمین براى من سجده گاه و پاک کننده قرار داده شده . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 593).

 1955 - پاداش سجده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من مسلم یسجد لله سجدة الا رفعه بها درجة و حط بها عنه خطیئة 
هیچ مسلمانى براى خدا سجده به جا نمى آورد مگر این که خدا یک درجه مقام او را بالا برده ، یک گناه از نامه عملش محو مى کند. (المحجة البیضاء، ج 345).

 1956 - دوستى با خدا با سجده فراوان
سئل اباعبدالله - علیه السلام -
لم اتخذ الله ابراهیم - علیه السلام - خلیلا قال : لکثرة سجوده على الارض 
از امام صادق (ع ) سوال شد: براى چه خداوند حضرت ابراهیم (ع ) را خلیل و دوست خود گرفت فرمود: به خاطر سجده هاى زیادى که بر زمین داشت . (اسرار الصلوة ، ص ‍ 429).

 1957 - پاداش سجده شکر
قال الصادق - علیه السلام -
من سجد سجدة الشکر لنعمة و هو متوضعا کتب الله له بها عشر صلوات و محى عنه عشر خطایا عظام 
کسى که در برابر نعمتى که خداوند به او داده است ، سجده شکرى به جا آورد، خداوند به خاطر همین سجده شکر ده نماز در نامه عملش مى نویسد و ده گناه بزرگ را از نامه عمل او محو مى کند. (المحجة البیضاء، ج 1، ص 346).

 1958 - سجده یک واجب جامع
قال الصادق - علیه السلام -
وفرض على الوجه السجود له باللیل و النهار فى مواقیت الصلوة فقال : ((یا ایهاالذین امنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون )) و هذه فریضة جامعة على الوجه والیدین والرجلین 
خداوند بر صورت سجده را واجب کردکه شبانه روز در وقت نمازها به سجده بیفتد؛ پس فرمود: ((اى کسانى که ایمان آورده اید! رکوع و سجود نمایید و پروردگارتان را پرستش کنید و افعال خیر به جاى آورید، شاید که رستگار شوید)). آنگاه امام فرمود: سجده ، واجب جامع است که مشتمل بر صورت و دستها و پاها مى باشد. (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 128).

 1959 - تاءویل سجده
قال على - علیه السلام -
فى تاءویل السجدة الاولى ان تخطر فى نفسک و انت ساجد: منها خلقتنى ورفع راءسک تخطر بقلبک و منها اخر اخرجتنى والسجدة الثانیة و فیها تعیدنى و رفع راءسک تهطر بقلبک و منها تخرجنى تارة اخرى 
معناى سجده اول این است که در حال سجده در دلت بگذرانى که خداوند از خاک خلقم کرده و سر از سجده برداشتن یعنى : خدا من را از خاک بیرون آورده و معنى سجده دوم این است که خدا من را به خاک برمى گرداند و سر از سجده دوم برداشتن ، به این معنى است که خداوند یک بار دیگر من را در قیامت از خاک بیرون مى آورد. (میزان الحکمه ، ج 5، ص ‍ 395).

فصل سى و سوم : ارکان نماز: قنوت
آیات :

 197 - قنوت فروتنى است 
حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى و قوموا لله قانتین 
در انجام همه نمازها (به خصوص ) نماز وسطى (نماز ظهر) کوشا باشید، براى خدا قیام کنید، در حالى که دعا کننده هستید. (سوره بقره ، آیه 238).

 198 - فروتنى در نماز
یامریم اقتنى لربک و اسجدى وارکعى مع الراکعین 
اى مریم (به شکرانه این نعمت ) براى پروردگار خود خضوع کن ، و سجده به جاى آور و با رکوع کنندگان رکوع کن . (سوره آل عمران ، آیه 42).
احادیث :

 1960 - قنوت سنتى واجب 
قال الصادق - علیه السلام -
القنوت فى جمیع الصلوات سنة واجبة فى الرکعة الثانیة قبل الرکوع و بعد القراءة 

قنوت در تمامى نمازها و در رکعت دوم ، سنتى واجب است (شاید منظور سنت مؤ کد باشد) پیش از رکوع و پس از اتمام قرائت . (بحارالانوار، ج 85، ص 197).

 1961 - تاءثیر قنوت و سجده طولانى
قال على - علیه السلام -
طول القنوت و السجود ینجى من عذاب النار 
قنوت و سجده طولانى در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات مى دهد. (تصنیف غرر الحکم ، ص 175، حدیث 3353).

 1962 - حالت دستها در قنوت 
قال الرضا - علیه السلام -
لاترفع یدیک بالدعاء فى المکتوبة حتى تجاوز بهما راءسک ولا باءس بذلک فى النافلة و الوتر 
در قنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند، اما در نماز نافله و وتر مانعى نیست . (بحارالانوار، ج 84، ص 204).

 1963 - قنوت از فرایض نماز
قال الصادق - علیه السلام -
فرائض الصلاة سبع : الوقت ، والطهور، و التوجه و القلبه و الرکوع و السجود، و الدعاء 
فرایض نماز، هفت تاست : وقت ، طهارت ، نیت ، قبله ، رکوع ، سجود، و دعا (درقنوت ). (بحارالانوار، ج 85، ص 197).

 1964 - فراموش کردن قنوت 
لعلى بن جعفر عن اخیه - علیه السلام - قال :
ساءلته عن رجل نسى القنوت حتى رکع ما حاله ؟ قال - علیه السلام - تمت صلاته و لاشى ء علیه 
اگر کسى قنوت را فراموش کرد و به رکوع رفت تکلیف چیست ؟ فرمود: نماز را تمام کند و اشکالى ندارد. (بحارالانوار، ج 85، ص 198).

 1965 - قنوت در رکعت دوم
عن الرضا - علیه السلام -
فیما کتب للماءمون قال : کل القنوت قبل الرکوع و بعد القراءة 
در نام امام رضا (ع ) به ماءمون چنین آمده است : قنوت پیش از رکوع و پس از قرائت (حمد و سوره ) است . (بحارالانوار، ج 85، ص 198).

 1966 - تعبیر آیه از امام صادق (ع )
عن ابى عبدالله - علیه السلام -
فى قوله تعالى ((قوموا لله قانتین )) قال : اقبال الرجل على صلاته و محافظته على وقتها 
امام صادق (ع ) درباره ایه ((قوموا لله قانتین )) فرمود: (یعنى ) روى آوردن انسان به نماز خود و محافظت بر وقت آن . (بحارالانوار، ج 85، ص 201).

 1967 - نماز کامل با ذکر قنوت 
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
انما الصلوة تمسکن و تواضع و تضرع و تباءس و تندم و تقنع بمدیدیک فتقول اللهم اللهم فمن لم یفعل فهى خداج 
حقیقت نماز اظهار مسکنت تواضع ، تضرع ، بى نوایى و ندامت است که باید دستها را در قنوت دراز کنى و با گفتن((خدایا خدایا)) نماز راکامل نمایى و هرکس که این کار را انجام ندهد، نمازش ناقص است (هرچند که قبول مى باشد). (المحجة البیضاء، ج 1، ص 349).

 1968 - قنوت طولانى و راحتى قیامت 
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اطولکم قنوتا فى دار الدنیا اطولکم راحة یوم القیامة فى الموقف 
راحت ترین شما در قیامت کسى است که قنوت طولاى ترى داشته باشد. (بحارالانوار، ج 85، ص 199).

 1969 - آشکار خواندن قنوت 
عن ابى جعفر - علیه السلام - قال :
القنوت کلها جهار 
همه قنوت (بهتر است ) آشکار خوانده شود. (بحارالانوار، ج 85 تص 202).

 1970 - حالت دستها در قنوت 
قال الصادق - علیه السلام -
الرغبة ان تستقبل بطن کفیک الى السماء، والرهبة ان تجعل ظهرکفیک الى السماء و قوله : ((و تبتل الیه تبتیلا)) قال الدعاء باءصبع واحدة تشیر بها و التضرع تشیر باءصبعیک و تحرکهما و الابتهال رفع الیدین و تمدها، و ذلک عند الدمعة ثم ادع 
((رغبت )) یعنى دستها را باز به طرف آسمان بردارى و ((رهبه )) یعنى پشت دستها را به طرف آسمان نهادن ، آیه ((و تتبل الیه تبتیلا)) یعنى دعا خواندن و با یک انگشت در آن حال اشاره کردن و ((تضرع )) با دو انگشت اشاره کردن و حرکت دادن آنهاست و ((ابتهال )) برداشتن دو دست و کشیدن آنها مى باشد و این کار در هنگام اشک ریختن است و سپس دعا کن . (بحارالانوار، ج 85، ص 204).

 1971 - قنوت طولانى و بهترین نماز
فى خبر ابى ذر - رحمه الله - انه ساءله النبى -صلى الله علیه وآله -
اى الصلاة افضل ؟ قال : طول القنوت 
در روایتى آمده است : ابوذر از پیامبر (ص ) پرسید: کدام نماز افضل است ؟ فرمود: نمازى که قنوت طولانى داشته باشد. (بحارالانوار، ج 85، ص 200).

 1972 - ذکر صلوات در قنوت 
قال الصادق - علیه السلام -
اذا صلى احدکم و لم یصل على النبى -صلى الله علیه وآله - فى صلاته یسلک بصلاته غیر سبیل الجنة 
هرگاه یکى از شما نماز بخواند و در نمازش بر پیامبر (ص ) درود نفرستد، با نماز خود به راهى غیر از راه بهشت مى رود (بحارالانوار، ج 85، ص 280).

 1973 - پیامبر (ص ) و ذکر قنوت وتر
قال الصادق - علیه السلام -
وکان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یستغفر الله فى الوتر سبعین مرة و یقول : ((هذا مقام العائذ بک من النار)) سبع مرات 
رسول خدا (ص ) در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله )) و هفت بار ((هذل مقام العائذ بک من النار)) (یعنى این جایگاه کسى است که از آتش به تو پناه آورده است ) مى گفت . (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 610).

 1974 - بلند کردن دستها
قال النبى -صلى الله علیه وآله - لعلى - علیه السلام -
علیک برفع یدیک الى ربک و کثرة تقلبهما 
پیامبر خدا (ص ) به على (ع ) فرمود: برتو باد که دو دست خود را به سوى خدا بلند کنى و بسیار بگردانى (یعنى دستهاى خود را در هنگام دعا کردن بالا و پایین بردن ). (بحارالانوار، ج 85، ص 201).

 1975 - اداى قنوت با دو دست 
عن ابى جعفر و ابى عبدالله - علیهما السلام -
فى تفسیر قوله تعالى : ((و تبتل الیه تبتیلا)) ان التبتل هنا رفع الیدین فى الصلاة 
در روایتى از امام باقر و امام صادق - علیه السلام - آمده است که در تفسیر آیه ((و تبتل الیه تبتیلا)) فرمودند: ((تبتل ))در اینجا برداشتن دو دست در نماز مى باشد. (بحارالانوار، ج 85، ص 203).

 1976 - دعایى در قنوت 
عن ابى جعفر - علیه السلام -
تقول فى القنوت ((اللهم اغفرلى و ارحمنى و عافنى انک على کل شى ء قدیر)) 
در قنوت این دعا را بخوانید ((خدایا مرا بیامرز و بر من رحم فرما و مرا عفو کن ، زیرا تو بر هر چیز توانایى .)) (بحارالانوار، ج 85، ص 203).

 1977 - تعبیر آیه از امام باقر (ع )
عن ابى جعفر - علیه السلام -
فى قوله تعالى : ((قوموا لله قانتین )) قال : مطیعین راغبین 
امام باقر (ع ) درباره آیه ((قوموا لله قانتین )) فرمود:(یعنى ) با رغبت ، اطاعت و بندگى کردن . (بحارالانوار، ج 85، ص 201).

 1978 - بهترین نمازها
ورد عنهم - علیهم السلام -
افضل الصلاة ما طال قنوتها 
از امامان معصوم (ع ) وارد شده است که بهترین نمازها آن است که قنوت آن طولانى تر باشد.(بحارالانوار، ج 85، ص 206).

 1979 - دعایى از امام باقر (ع )
قال الباقر - علیه السلام -
تقول فى قنوت الفریضة فى الایام کلها الا فى الجمعة ((اللهم انى اسئلک لى و لوالدى و لولدى و اهل بیتى واخوانى فیک الیقین و العفو و المعافاة والرحمة و العافیة فى الدنیا و الاخرة 
امام باقر (ع ) خواندن این دعا را در قنتو نمازهاى واجب ، غیر از نماز جمعه سفارش فرمود: ((خدایا من از تو براى خود و پدر و مادر و فرزندانم و خاندان و برادران خود، مى خواهم که یقین به خودت و بخشش و عفو و مهربانى و تندرستى در دنیا و آخرت عطیا کنى )). (بحارالانوار، ج 85، ص 209).

 1980 - طول دادن قنوت نماز وتر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اطولکم قنوتا فى الوتر اطولکم راحة یوم القیامة فى الموقوف 
هرقدر که قنوت شما در نماز وتر طولانى تر باشد، آسایش شما در موقف قیامت بیشتر است . (بحارالانوار، ج 87، ص 287).

 1981 - دعاى امیرالمؤ منین (ع ) در قنوت 
واختار ابن ابى عقیل الدعاء بما روى عن امیرالمؤ منین - علیه السلام - فى القنوت :
اللهم الیک شخصت الابصار ونقلت الاقدام ، و رفعت الایدى ، و مدت الاعناق ، و انت دعیت بالالسن و الیک سرهم و نجواهم فى الاعمال ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیرالفاتحین ، اللهم انا نشکو الیک غیبة نبینا و قلة عددنا و کثرة عدونا، و تظاهر الاعداء علینا، و وقوع الفتن بنا، ففرج ذلک اللهم بعدل تظهرة و امام حق تعرفه اله الحق امین رب العالمین 
ابن ابى عقیل این دعا را از على (ع ) براى قنوت برگزیده است ؛ بار خدایا! چشمها به سوى تو است و گامها به سوى تو آمده و دستها برایت برداشته شده و گردنها کشیده شده و تو با زبانها خوانده مى شوى و پنهان و نجواى اعمال بندگان نزد تو است خدایا! میان ما وقوممان حق را فاتح کن و تو بهترین فاتحانى خدایا! دورى پیامبر و کمى تعدادها و زیادى دشمنان و پیروزى آنهابر ما و روآوردن فتنه ها به سوى ما را تو شکوه مى کنیم پس گشایش برسان با عدلى که ظاهر مى سازى و پیشواى حقى که مى شناسى آمین اى خداى جهانیان . (بحارالانوار، ج 85، ص 297).

 1982 - ذکر ((العفو)) در قنوت نماز وتر
قال الصادق - علیه السلام -
و کان على بن الحسین سید العابدین - علیه السلام - یقول : العفو العفو ثلاثماة مرة فى الوتر فى السحر 
امام سجاد (ع ) در (قنوت ) نماز وتر در وقت سحر سیصد بار مى گفت : العفو، العفو، (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 610).

 1983 - دعا براى مؤ منین
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
من قدم اربعین رجلا من اخوانه فدعا لهم ثم دعا لنفسه ، استجیب له فیهم و فى نفسه 
از امام صادق (ع ) چنین روایت شده است که فرمود: کسى که در قنوت نماز وتر براى چهل مؤ من وسپس براى خود دعا کند، خداوند دعاهاى وى را مستجاب گرداند. (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 45).

 1984 - کیفیت قنوت نماز وتر
قال الصادق - علیه السلام -
استغفرالله ربى و اتوب الیه فى الوتر سبعین مرة تنصب یدیک الیسرى ، و تعد بالیمنى الاستغفار 

در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگویید براى اینکار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید و با دست راست استغفار را بشمارید. (بحارالانوار، ج 87، ص 287).

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.