مقصود از سبک شمردن نماز، اهمیت ندادن به آن است. یکى از مصادیق سبک شمردن نماز این است که شخص گاهى نماز را ترک مىکند و یا با نداشتن عذر شرعى، نماز را از اول وقت به تأخیر مىاندازد ....
هم چنین با سرعت زیاد خواندن، رکوع و سجود را صحیح و درست انجام ندادن، قرائت و اذکار را بدون توجه و غلط خواندن، شرایط نماز (مثل طهارت، قبله شناختن، وقت و ...) را رعایت نکردن، با بودن مسجد و جماعت نماز را فرادا خواندن و ... همه اینها از مصادیق سبک شمردن نماز است.
سپاس خدای را که گویندگان یارای ستایش او را ندارند و نمی توانند بخشندگی هایش را بشمارند . کوشایان از عهده ی حق شناسی او بر نمی آیند و سخن سرایان قادر نیستند و صفش را بنمایند . همت های بلند به درگاه او دست نمی آرد و اندیشه های ژرف به گوهر تابناکش پی نمی برد و ره نمی سپارد
نماز موجب اخلاص روح و عروج انسان به قلّه ی رفیع معنویت است . در آن لحظه که آدمی به کمال و شکوه بی نهایت آفریدگار جهان نمی اندیشد ،سراپا شیفته ی آن می شود ، دل و جانش ،به خضوع و خشوع و فروتنی می گراید با آهنگ فطرت در برابر آن همه کمال و عظمت سرتعظیم فرود « رکوع » و سربه زمین می ساید « سجود» و زبان به ستایش می گشاید « حمد» . نماز یک خودسازی است که می تواند پیکره ی وجود انسان را از آلات شیطانی بزداید . نماز و نیایش ارتبط صمیمانه ای است میان انسان و خدا ،آفریده و آفریدگار . ادامه مطلب ...